وکیل پایه یک

وکیل پایه یک

مطالب ومقالات حقوقی,کیفری،اجتماعی
وکیل پایه یک

وکیل پایه یک

مطالب ومقالات حقوقی,کیفری،اجتماعی

عیار،جوانمرد،فتوت،لوطی،لاط،خوبهای ایران زمین ،ورزشکاران شجاع مرام پهلوانی وفتوت ،

 امام على علیه السّلام فرمودند:

کونا لِلظّالِمِ خَصْما وَ لِلْمَظْلومِ عَوْنا؛

پیوسته دشمن ظالم و یاور مظلوم باشید.

نهج البلاغه، از نامه 47.

عیاران طبقه‌ای از اجتماع ایران بودند که اصول اخلاقی و مبارزاتیِ ویژه‌ای را برگزیده و کمک به فقیران را پیشه خود ساخته بودند. عیاران گروهی بودند که طرفدار جوان‌مردی و بخشش و کمک به ضعیفان بودند و افرادی را که ظالم تشخیص می‌داند را را بدون اعتنا به قوانین حاکم مجازات می‌کردند و اموال آنان را بین مردم بذل و بخشش می‌نمودند.[۱]

عیار به معنای زیرک، چالاک. حیله بازی، مکاری، و جوانمردی آمده است. عیاری یکی از طرق تربیت قدیم بوده واز اواخر قرن دوم هجری وجود داشته؛ و عیاران اصول و روشهای مخصوصی در زندگانی داشته‌اند که بتدریج با تصوف آمیخته بصورت فتوت درآمده‌است.

برگرفته ازویکی پدیا

آیادرزمان ما هم چنین عیاران پهلوان وجوانمردیابقول فرنگیها رابینهودی وجوددارند که بفکرمردم ظعیف وفرودست جامعه باشد؟

 @golzarkimia 

برای همه شما کلمه لات دارای معنی است ولی اگر از شما بخواهند آن را توضیح دهید چه خواهید گفت؟ مردی با سبیل کلفت، با کت شلوار سیاه و پیراهن یقه کفتری و دستمال ابریشمی و موهای فرفری؟ سینه های ستبر، خالکوبی های بزرگ؟ این ها بعضا ظواهر دنیای لاتی و لات ها ست اما دنیای لات ها برای ما جهان ناشناخته ای است، یا دست کم آنطور که ادعا می کنیم شناخته شده نیست.

لات بودن یک فرهنگ، یک نوع شیوه حیات یا یک جور سبک زندگی و به قول فرنگی لایف استایل است.

آنها مرام و مسلک خاص خود را دارند، جهان بینی خود را دارند. جهانی مردانه و اساطیری و طبقه بندی شده و قرن ها دور از دغدغه های امروز من و شما. در سال هایی این طبقه هویتی داشتند که می توان آن را در کنار تعریف سنتی محله ها قرار داد و برایش نقشی اجتماعی قائل شد؛ به هر ترتیب جای انکار نیست که این طبقه در زندگی اجتماعی موثر بوده اند و در مسیر خیر و گاهی هم شر قدم های اساسی برداشته اند. صرف نظر از اینکه در دوره های مختلف تاریخی چه بر سر این طبقه آمده، هنوز می توان ردپای بسیاری از آنان را در بسیاری از اتفاقات تاریخ معاصر جست و جو و شناسایی کرد.

قوانین زندگی لوطی‌ها

همانطور که گفته شد لوطی‌ها برای خود قوانینی داشتند که هرگز مکتوب نبود ولی به «رسم جوانمردی» همه با آن آشنا بودند.

«مستوفی» در مورد اخلاق لوطی ها گفته است: نان خوردن از دسترنج خود، احترام نسبت به بزرگتر، محبت و مهربانی با کوچکتر، دستگیری از ضعیف، کمک به مردمان درمانده و عفیف و پاکدامن، تعصب کشی از اهل کوچه و محله و بالاخره شهر و ولایت و کشور، فداکاری و رکی و بی پروایی و حق‌گویی و حمایت از حق، بی اعتنایی به رسم دنیا، عدم تحمل تعدی و بی حسابی، اخلاق خاص داشی ها بود.

آنها هرگز روی کسی که سید باشد دست بلند نمی کنند، روی زن ها و بچه ها دست بلند نمی کنند و داد نمی کشند چراکه این کار را همان ظلمی می دانند که در کربلا شد و چون امام حسین(ع) را مقابل فرزندانش شهید کردند، جلوی زن و بچه کسی با او درگیر نمی شوند.

اگر کسی آنها را به اسم ائمه(ع) قسم دهد، هرگز آن را رد نمی کنند و اگر قسم بخورند هرگز زیر آن نمی زنند. در ماه محرم و صفر و در هنگام عزاداری ها دست از منکر می شویند و خود را خجالت زده خدایشان می یابند.

تاریخ عیاری و جوانمردی در ایران

«هانری کربن» با بررسی تاریخ فتوت نامه های ایرانی به تاریخ بسیار طولانی لوطی گری در ایران اشاره می کند و می‌گوید: عیاران کسانی بودند که از طریق راهزنی و دزدی از افراد ثروتمند و به خطر انداختن جان خودشان نیازهای افراد نیازمند و فرودست جامعه را فراهم می آوردند.

از دلایل بوجود آمدن این قشر می توان به اختلاف طبقاتی بسیار شدید در آن دوران و تجمع ثروت در ترازوی تجار و حاکمان محلی و مالیات های کمرشکن اشاره کرد که مردم را روزبه روز فقیرتر و صاحبان قدرت را غنی تر می ساخت.


در این بین عیاران با دزدی سعی بر این داشتند که این اختلاف را از بین ببرند.   این شیوه شاید از نظر اخلاقی محکوم باشد ولی در بین مردم فرودست که اکثریت جامعه زمان خود را تشکیل می داد بسیار ستوده و بزرگمنشانه به شمار می رفت. البته این که مال های دزدی را برای خود نمی خواستند و چشم طمع به آنها نداشتند و نیتشان برآورده کردن نیازهای مردم تهی دست بوده حقیقتا ستودنی است ولی دزدی و راهزنی و خشونت های از این دست را نمی شود تایید کرد. به همین دلیل همیشه در تمام طول تاریخ لات بودن هم شماتت می شد هم تحسین. بُعد مثبت و منفی این قشر در هم تنیده شده.

علاوه بر این لوطی ها در گذشته از مردم در برابر دیگر زورگویان و گردن کلفت هایی که به ناموس و مال مردم دست درازی می کردند هم محافظت می کردند. حتی تا مدتی پس از حکومت قاجار، از طرف شهربانی ها حمایت می شدند تا مراقب  محله‌ها و کاروانسراها و باغ ها باشند ولی خرجشان را از کسبه و مردم می‌گرفتند یا به اصطلاح آنها را تلکه می کردند.

تر و خشک با هم می سوزد

در هر قشری هستند کسانی... 

 که مایه ننگ و آبروریزی آن گروه می شوند. رفتارهای توام با خشونت و بی اخلاقی و درگیری های خونین و هیبت ترسناکشان آنها را روز به روز از اصل عیاری دورتر ساخت. تا جایی که لات، به عنوان یک لفظ تحقیر و توهین به شمار رفت. چرا مثل لات ها می نشینی؟ چرا مثل لات ها حرف می زنی؟ و لات ها شدند سمبل تمام کارهای نفرت انگیز و خشن. این طرد اجتماعی همراه با افول ارزش های لوطی منشانه لات ها را حسابی از قافله تمدن و شهرنشینی عقب انداخت.

لات ها آموزش نمی دیدند. برای همین از علم هیچ بهره ای نبردند. آنها اهمیتی به پول نمی دادند برای همین از ثروت و سرمایه داری هم دور ماندند. روحیه شان آن قدر خشن و مردانه بود که هرگز طرف هیچ هنری نرفتند و کم کم با ارزشمند شدن پول و علم و هنر در جامعه آنها از ارزش افتادند و دیگر تار سبیلشان خریداری نداشت. دیگر مهم نبود که کی چقدر زور دارد و به اصطلاح دوره شان


سر آمد. تلاش هایی برای بازپس گرفتن آن جایگاه آنها را به سمت لمپنیسم و جیره خواری کشاند و این اشتباه آخر وجهه لات ها را حسابی نزد مردم خدشه دار کرد و قانون که روزی به آنها پر و بال می داد تا محافظ ناموس مردم باشند حالا با آنها برخورد می کرد و عربده کشی، قمه زنی و هرچیزی که آنها را به چماقی برای حفظ امنیت تبدیل کرده بود از آنها سلب کرد.

مواد مخدر از دیگر دلایل انحلال این قشر از جامعه بود چراکه جیبشان را خالی و غرور و غیرتشان را به غارت برد. هرچند لوطی های بزرگ حتی سیگار نمی کشیدند چرا که آن را مایه خمیدگی و مضر می دانستند.

پهلوانان هرگز نمی‌میرند

البته این طرد شدن از طرف جامعه به آن معنا نیست که جوانمردی در ایران سر آمده. بلکه فقط از شکل سازمان یافته و معنادار لات ها و لوطی ها در آمده است. نمونه حضور همه اقشار با نهایت شجاعت و جوانمردی و از خودگذشتگی در کشور ما فراوان است. هر مرد ایرانی با توجه به فرهنگی که در آن رشد می کند مردانگی و جنم خودش را دارد. دیگر خبری از سبیل کلفت و یقه کفتری نیست ولی هنوزهم خیلی از مردها هستند که به این ارزش ها پایبندند. از نمونه های لوطی هایی مانند طیب تا پهلوانان و ورزشکاران ورزش های سنتی و حتی فراتر از آن، حضورپررنگ جوانمردان در جبهه‌های جنگ و دفاع تاپای جان از ناموس و میهن نشان می دهد که «گر پدر مرد، تفنگ پدری هست هنوز» و لوطی گری و جوانمردی، عیاری و ازخودگذشتگی همچنان در این مملکت هست و مردانی پیدا می شوند که معنابخش واژه مرد باشند.

استاد «اردشیر کشاورز» پژوهشگر تاریخی: واژه پهلوان برگرفته از منطقه ای از کشور به نام «پهله» است، پهله به معنای ایران مرکزی است. پهلوانان افرادی بودند که بیشتر به عنوان عیاران شناخته می شدند، این ها دارای صفات ممتاز و نیکو بودند و از جمله این صفات می توان از دستگیری از ضعفا و مسکین ها نام برد. سرشت این افراد به غیر از زورمندی و یل شدن در باب ورزش، پرورش صفات نیکو در وجودشان بود. اما واژه لوطی در پاره ای از نقاط ایران مفهوم درست و شایسته ای ندارد.

مثلا لوطی ها در تهران زورگیری می کردند و یا برخی از آنها به افراد فقیر کمک می کردند، اما لوطی بیشتر به کسی گفته می شد که با میمون و تنبک خود معرکه می گرفت که بیشتر به آنها «لوطی انتری» هم می گفتند. پس جایز نیست به پهلوانان، لوطی هم گفته شود، کاری که امروزه انجام می شود. ما در استان کرمانشاه لوطی نداشتیم، بلکه به جای این واژه از «کولی» استفاده می کردند.جوانان عزیزوقیوراین مرزوبوم بایدمراقب خودشان باشند،هستندشیاطینی که بطرق مختلف نگذارنداین روحیه ورزشکاری وشجاعت  وقدرت جسمی رادرراه خیراستفاده نماییدوبازیگرانی هستندکه بدون اینکه خودبدانیدشمارابه انحامختلف بازی داده مدتی سرگرم مسائل پوچ وبی ارزش مجازی نموده ونمیگذارنداین نیروی خدادادی وشجاعت ذاتی را صرف اهداف خیرخواهانه وکمک به مظلومین ومحتاجین درجامعه  نمایید وشماجوانان عزیزاین مملکت رابااستفاده ازشهرت مجازی وفالوربالا، یالایک و...به بیراهه ای میبرند که نه خیردنیاونه خیرآخرت داشته باشدوبجزجلب توجه ودنبال شهرت رفتن  منتهی به شرچیزدیگری عایدشمانخواهدشد،لذا ازاین بنده ناچیزبه شماجوانان  عزیزوبرومندایران زمین ازباب فذکرفان ذکری تنفع المومنین نصیحت:

۱-هرچقدر قدرت جسمی وروحی  بالاتری داریدتواضع وفروتنی بیشتری داشته باشیدودرهمه حال باهرکسی باکمال  تواضع وادب رفتارنمایید.

دنبال ثروت و شهرتهای سرابگو نه که اکثرامنتهی به شرمیشود،نرویدوسعی کنیدبااهداف خیروبطورگمنام فعالیت نماییدخداوندمتعال علیم است وبصیر،علم اوبه حال مادرهرحالی ماراکفایت وازهمه شرورحفظ میکند.

هرانسانی ازطرف خداونددوفرشته محافظ داردملائکه حفظه، فرشتگانی اند که مظهر اسم «حفیظ» الهی بوده، دارای مراتب، آمر و مأمور، و جناح های بسیار می باشند. خداوند حفیظ کسانی را که باید حفظ کند، از طریق این ملائکه حفظ می کند و او امر و مشیت های او در آنچه که باید حفظ شود، از طریق این ملائکه صورت می پذیرد.

اصل «حفظ» از خداوند متعال است و فرشتگان حفظ کننده، مجرا و اسباب و علل میانی این وظیفه ی مهم اند.

آیا شما در این حقیقت اندیشیده اید که در عالم «حفظه» های ناپیدایی وجود دارد که آدمی را از خطرات گوناگون دنیوی حفظ می کند؟ آیا احساس کرده اید که گاهی در معرض خطر جدی قرار گرفته اید ، بدون آنکه متوجه شوید شخصی یا نیرویی شما را از آن خطر مصون نگه داشته است؟!

با دقت و تامل در این امور، در می یابید که فرشتگان الهی به امر خداوند، همواره آدمی را از تهدیدها، حوادث و بلایا حفظ می کنند. این مسأله در خصوص کودکان در اوان طفولیت و در مقطع سنی خاص، قابل درک است. طفل کوچکی که تازه راه افتاده و شیطنت و جنب و جوش دارد و پدر و مادر او نیز به دلیل کارهای گوناگون نوعاً از وی غافل اند، با چه نیروی مرموزی از این همه خطرات حفظ می شود و آسیبی نمی بیند؟ این نیرو همان فرشتگان حفظ کننده اند.

احدی از مردم نیست، مگر اینکه با او ملائکه ای است که او را حفظ می کنند؛ از اینکه پایش بلغزد [و] در چاه [بیفتد]، یا اینکه دیواری رویش بیاید و یا اینکه بدی به او برسد. پس هنگامی که مرگ او فرا رسید، میان او و آنچه را به او [از بدی ها و خطرات و حوادث] می رسد، خالی می کنند

آیا هیچ اندیشیده اید که برخی از انسان ها، به دلیل وضعیت شغلی شان، در مکان هایی زندگی می کنند که حیوانات موذی و خطرناکی چون مار و عقرب وجود دارند، ولی در عین حال آنان کمترین آسیبی از این ناحیه می بینند!

چه نیرویی با وجود این خطرات، بلا گردانی می کند؟! اگر خداشناس باشیم، در می یابیم که خداوند متعال از طریق «ملائکه حفظه» خود، آنها را از این مصایب حفظ می کند.

بقول ابوسعیدابوالخیر:

گرشهره شوی به شهرشرالناسی

ورخانه نشینی همگی وسواسی

به زان نبودکه همچوخضردالیاس

کس نشناسدتوراتوکس نشناسی

یکی از صفات پسندیده ای که قران کریم هم بدان اشاره دارد کمک کردن به فقرا و ایتام به صورت مخفیانه است تا آبروی آنها حفظ شده و در مقابل کمک کننده و دیگران احساس حقارت و کوچکی نکنند لذاست که امیر مومنان و دیگر ائمه اطهار علیهم السلام تاکید داشتند که تا آنجای که امکان دارد به صورت مخفیانه نیاز نیازمندان را برطرف کنند.
قران کریم در این رابطه می فرماید: هرگاه آنها را مخفی ساخته و به نیازمندان بدهید برای شما بهتر است(بقره/۲۷۱.)
از طرف دیگر اخلاص در اینگونه انفاقها بیشتر است لذا امیر مومنان در انجام عمل صالح « انفاق » مراقبت شدیدی در زمینه اخلاص آن داشتند به گونه ای که جز رضای حضرت حق، هیچ عامل دیگری برای آن حضرت مطرح نبوده است. ایشان اکثراً انفاقها و صدقات خود و رسیدگی به محرومان و مستمندان جامعه را در دل شب انجام می دادند و از آن گذشته روی خود را می پوشاندند تا هیچکس ایشان را نشناسد و حتی وقتی می شنیدند کسی از ایشان بد گوئی می کرده که چرا به او رسیدگی ندارند، کار خود را افشا نمی کردند و به او نمی گفتند که من شبها برای تو آذوقه می آوردم. این امور و امثال آن از نقاط برجسته در کارنامه سراسر نورانی آن امام است که بر تارک فضیلت انسانی تا همیشه تاریخ می درخشد و همگان را به اقتدا به ان دعوت می کند
.
 



 
golzarkimia @

برگرفته ازتلگرام کانال گلستان کیمیا باکمی اضافات والحاقات .خداوندهماره حافظ و پشت وپناه شماجوانان غیور،پیروحق وراستی ،یارویاورمظلومین ومستضعفین باشد.


نظرات 9 + ارسال نظر
ارسلان شنبه 27 شهریور‌ماه سال 1400 ساعت 23:33

لاتها انسانهایی هستند که خود را موظف به اصول جوانمردی میدانند و صفات جوانمردان گذشته به نوعی آنها را از خیلی ناهنجاریها دور میکند کتابی با موضوع از لاطی تا لوطی نوشته میلاد ربانی چند سال پیش به انتشار رسیده که از سرگذشت و کارنامه بسیاری از لوطی مسلکها یاد کرده است نکته جالب این کتاب آن است که به معرفی تعدادی از لوطیها و پهلوانان موثر حال حاضر پرداخته و از کسانی همچون ابوالفضل عرب محمد محمودی سید مرتضی اشرفی پویا پراوی امین فرزانه قاسم نور محمدی یاد کرده است امیدوارم که این فرهنگ که نماد حس انسان دوستی و گذشت است همیشه در سرزمین ما جاری باشد و هیچگاه انسان‌های آلوده نتوانند با پوشیدن این لباس به این فرهنگ ضربه بزنند

ساسان سه‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1400 ساعت 19:08

پهلوان یعنی آدم مشتی و با گذشت که از مردم دستگیری کنه،مثل پهلوان تهران و ایران اقا پویا پراوی ،پهلوان پویا پراوی یه مرد با غیرت و دستگیر هستن که اسمشون توی کتاب از لاطی تا لوطی اومده و جز پهلوانهای با شرف ایران هستش که دیگه مثلشون نمیاد

کمال چهارشنبه 14 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 22:57

سلام خدمت همه لاتهای با مرام و دوستداران اقا پویا پراوی،میخواستم خاطره ای از ایشون براتون تعریف کنم،خیلی سال پیش شاید پونزده سال پیش توی یکی از قهوه خونهای میدان شوش نشسته بودم از قبل با پویا پراوی توسط یک دوست مشترک آشنا بودم و میشناختمش راستش ازش زیاد خوشم نمیومد،دیدم اون روز تنها اومد توی قهوه خونه نشست، دم غروب بود توی زمستون انگار همین دیروز بود، تا متوجه شد من توی قهوه خونه هستم خوشحال شد اومد سمت من خیلی با احترام بهم دست داد و شونه منو مثل همیشه ماچ کرد، پویا پراوی خیلی لاغر بود و یه پیرهن و یه شلوار شیش جیب پاش بود،نشست منتظر دوست مشترکمون بود یه قلیون خوانسار سفارش داد،بعد از چند دقیقه دیدم یه پیر مرد اومد توی قهوه خونه ظاهر مرتبی داشت ولی گدا بود از مردم تقاضای پول میکرد، اومد به ما هم گفت، اقا پویا خیلی آروم بهش گفت برو بیرون منتظر وایسا،وقتی رفت بیرون اقا پویا بعد چند دقیقه از من معذرت خواهی کرد و از جاش بلند شد گفت الان برمیگردم،فهمیدم میخواد چیکار کنه رفت و برگشت گفتم بهش کمک کردی؟گفت اره ولی چون سنی ازش گذشته بود دوس نداشتم جلو جمع خورد بشه سه چهار سال گذشت شنیده بودم اقا پویا رو با احمد بچه محلمون سر یه دعوایی دنبالشون هستن و به اصطلاح فراری شدن،یه روز دیدم همون پیرمرد دوباره اومد توی همون قهوه خونه، دیدم از صاحب قهوه خونه چیزی پرسید نا خداگاه یاد پویا افتادم رفتم سمتش گفتم حاجی چیزی شده؟گفت شما پویا پراوی رو میشناسی؟اول مردد شدم بگم اره، الکی شک کردم نکنه ربطی به ماجرای دعوا داشته باشه، ازش پرسیدم چطور؟ گفت جوون اگه میشناسی بگو گفتم بگو چی شده حاجی؟گفت بیا بیرون، رفتم باهاش بیرون دستاش میلرزید گفتم خب چی شده؟گفت چند سالی میشه این جوون به من کمک میکنه و نمیزاره من مثل قدیم شرمنده مردم و خانوادم باشم چند وقتی ازش خبر ندارم دلم شور افتاد براش گفتم پویا کاری براش پیش اومده رفته سفر ولی براش دعا کن اگه تو کاری هم داری به من بگو،فهمیدم سوال بدی پرسیدم دستمو کردم تو جیبم بیشتر پولم رو دادم بهش گفتم بگیر گفت نه به زور بهش ‌پولارو دادم خوشحال شد و رفت،بعد از چند روز پویا پراوی و احمد مشکلشون حل شده بود وقتی بازم پویا رو دیدم گفتم چیشد که رضایت گرفتی؟اخه شنیده بودم شاکیاشون خیلی سفت وایسادن تا اذیتشون کنن،گفت خودمم نفهمیدم خدا کمک کرد درست شد و رضایت گرفتیم،همونجا فهمیدم حتی یه لات هم میتونه با خدا اینجوری معامله کنه،از اون روزها خیلی میگذره احمد رفیقمون شنفتم به رحمت خدا رفته، نمیدونم الان پویا پراوی کجاست و چیکار میکنم ولی وقتی اسمش رو سرچ کردم دیدم در موردش مطلب گذاشتن دوست داشتم ازش این خاطره رو بگم

محسن دوشنبه 3 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 16:44

پهلوان پویا پراوی همیشه باعث سرافرازی بچهای منطقه ۱۱ هستش،پرچم محل ما رو پرچم تهران رو تا ابد برده بالا

مرتضی دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 00:42

پهلوان پویا پراوی بزرگمردی که همه جا از خوبی و قدم و کارهای خیرش میشنویم،ما با افتخار هم محلی این پهلوان هستیم و همه جا به ایشون افتخار میکنیم

اصغر صباحی سه‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1400 ساعت 15:42

پهلوان پویا پراوی یه مرد همه چی تمام توی معرفت و ادب هستش منم بچه محلشم به خاطر حاضرم جونمو بدم چون هیچ وقت کاری رو به نا حق انجام نداده خیلی کم پیش میاد یه آدم مثل اقا پویا این همه فدایی داشته باشه تو تهران توی کرمانشاه توی خیلی از شهرهای ایران اقا پویا رو بالای سرشون میزارن

وارتان جمعه 10 دی‌ماه سال 1400 ساعت 23:37

درود به همه مردمان سرزمینم ایران عزیز،میخواستم از همینجا سال نو رو به همه هم کیشان عزیزم مسیحیها تبریک بگم،شش ماهی میشه که با اقا پویا آشنا هستم و امروز به مناسبت جشن و عید ما ارمنی‌ها از ایشون یه هدیه عالی دریافت کردم ازشون خیلی ممنونم و انقدر‌ خوشحال شدم که دوس داشتم کار ایشون رو اینجا کامنت کنم،پهلوان پویا پراوی خیلی مخلصم

احمد جمعه 26 فروردین‌ماه سال 1401 ساعت 20:33

پرچمدار مردی و مردونگی پهلوان پویا پراوی کس که دست رد به سینه هیچ مستمندی نزده کلی فدایی داره و سرباز که براش همه کار میکنن بچهای تهران بهش میگن پویای کبیر

Mohammadreza پنج‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1401 ساعت 20:04

بزرگترین خصلت پهلوانی گذشت و ادب هستش که پهلوان پویا پراوی خوب بلده اون رو احترام به بزرگ و کوچیک میزاره و از ته دلش عاشق مردمه همیشه پشت رفقاشه و به رو دوستاش تعصب داره همین باعث محبوبیتش شده تمام ایران رفیق و فدایی داره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد